۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

ایران جامعه ای اسلامی نیست!


جامعه ایران به هیچ عنوان مذهبی نیست!!! بر خلاف خیلی از نظریات چاپلوسان و تملق گویان و شعبده بازان مذهبی و حتی برخی دیگر از مرتجعان که خود را در شکل و لباس اپوزسیون در می آورند در بحث و نظریات خود همیشه اینطور وانمود میکنند که اکثریت مردم درایران اعتقادات مذهبی دارند و یا مسلمانند، ولی بدون شک هر انسان منصفی با دید روشن و صحیح و آگاهانه بنگرد خواهد دید که: ایران  در دام یک نظام و حکومت پست و رذل مذهبی است تحت عنوان "جمهوری اسلامی" که با قوانین ارتجاعی و ضد بشر، سعی بر سلطه بر زندگی مردم و دخالت در بدیهی ترین و خصوصی ترین امور انسانها می کند و خفقان حاصله از طرف این رژیم است و اینطور بنظر می آورد که ایران یک کشور مذهبی است!
جنبش مذهبی و زهرآلود اسلام سیاسی بعینه دیده شده با سایه کریه و پست خود فقط با تعرض و جنایت بر علیه بشریت پایه های سست خود را حفظ کرده است، جامعه ای ایران در سکوتی قبل از طوفان است و پشت پیج بدون شک همگان خواهند دید که اتفاقی حتی بزرگتر از اتفاق "رنسانس" در ایران رخ خواهد داد، بطوری که آزادی و برابری و حقوق مساوی بین انسانها مشخصاً زن و مرد و کودک و پیر و جوان به تمام معنا پدیدخواهد آمد. مذهب و اعتقادات پوسیده و عقب مانده دود خواهند شد و حتی زنان جوامع غربی غبطه زنان در ایران را خواهند خورد، این یک رویا و آرزو نیست واقعیتی است که بدون شک همگان آن را خواهند دید... زنده باد آزادی و زنده باد برابری... مرگ بر جمهوری اسلامی...
کودک مذهب ندارد!
در قرن حاضر قرن بیست و یکم حضور مذهب و یا بهتر است بگوئیم زور و فشار مذهب در زندگی و حتی خصوصی ترین امورات انسانها یک معضل و ویروسی است که غیر از جرم و جنایت و بی حقوق کردن توده های عظیم مردمی دست آورد دیگری را بهیچ عنوان بهمراه ندارد و نداشته است!!!  هنگامی که سخن از مذهب می آوریم بحث ما بر می گردد به مذهب و قدرتی که در سیاست است بنام "اسلام سیاسی" بطور مثال: در خاور میانه از پایه ها و شاخه های اصلیش می توان "جمهوری اسلامی در ایران" را نامبرد، طول تاریخ نشان داده است که نقش مذهب در اجتماع ، آموزش و پرورش، دستگاه قضائی و... غیر از جرم و جنایت همانطور که بالاتر اشاره شد هیچ رویکرد دیگری از خود نداشته.
با تمام تعریفاتی که در مورد مذهب گفته شد، نباید گذاشت پدیده مذهب حالا تحت هر عنوان یا اسمی و یا هر جنبشی بر جسم و زندگی کودکان تعرض کند!!! در واقع می توان گفت: کودکان مذهب ندارند و باید با قوانین مدنی و انسانی زندگی کنند و بزرگ شوند، نقش مذهب وقتی که به قوانین و دستورات زندگی مردم راه پیدا کند همانند زهری مهلک برای عموم جامعه است! چه رسد حالا دنیای زیبا و خاص کودکان را بخواهند به این زهر وکثافت آلوده کنند، بدون شک این جنایت است بر کودکان، ننگ بر هر ارتجاع و خرافات... مر گ بر جمهوری اسلامی... زنده باد زندگی... زنده باد آزادی و برابری...
تحمیل مذهب به زندگی مردم!
در اکثر جوامع غربی و شرقی یکی از دست اندازها و تعرض مذهب به انسانها و سلب آرامش مردم از طرف مکان های باصطلاح خودشان مقدس همانند: مسجد و کلیسا و کنیسه و... صدا های ناهنجار و انکرالاصوات و همچنین تولید کننده آلودگی صوتی می باشد.
در جامعه ای مثل ایران که گیر یک نظام و حکومت وحشی و ضد زندگی است،با ترویج و تبلیغ مذهب، دائماً طبقه حاکم بر جامعه قصد عقب گرد و در تاریکی نگاه داشتن مردم جامعه می باشد، مادام که در این امر بیش از سی و سه سال است ناتوان و عاجز بوده است،و خب مسلماً مردم در گیر این نظام دیکتاتوری خواه و ناخواه مجبورند که صدای گوش خراش اذان را از مساجد و محل های دیگر تحمل کنند!
ولی نکته اینجاست که در جوامع غربی مشخصاً در اروپا بعد از عصر روشنگری و یا "رنسانس" و یا روشن تر اگر بخواهیم بگوئیم جدائی مذهب از سیاست و زندگی مردم باز هنوز که هنوز است مردم باید صدای ناقوس کلیساها را تحمل کنند و می توان گفت حتی کسانی که تعداشان هم کم نیست و برای فرار از دست مذهب به جوامع باصطلاح سکولار غربی پناه می برند باید همچنان وجود و تعرض مذهب را در زندگی خود و یا در آن جامعه باز باصطلاح سکولار تحمل کنند!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر