۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

-در رابطه با انتخابات اخیر در امریکا


طی یک سال گذشته، خواست عمومی مردم امریکا را در جنبش تسخیر، یا 99% مشاهده کردیم. خواست عموم مردم امریکا تغییرات اساسی اقتصادی و برخورداری از یک زندگی بهتر خصوصاً برای طبقۀ متوسط و کم درآمد جامعه بوده و هست. در انتخابات 2012 امریکا شاهد بودیم که این خواست مردم با انتخاب مجدد اوباما، با اختلافی زیاد نسبت به رغیب خود، رامنی صورت گرفت. سؤال اینجاست که چه تفاوتی در نظرات و عملکرد دو کاندیدای ریاست جمهوری وجود دارد که مردم مجدداً اوباما را انتخاب کردند؟ اوبامایی که بسیاری از وعده های انتخاباتی دورۀ قبل خود را درخصوص بهبود وضع اقتصادی جامعۀ امریکا محقق نکرده بود! اوبامایی که وعده های خویش را درخصوص خواستهای جنبش 99% بکلی محقق نکرده بود، چطور مجدداً انتخاب شد؟!
پاسخ اینست که چون هردو کاندیدا راه حل مشخصی برای حل مشکلات اقتصادی جامعه ندارند و بحران اقتصادی موجود، که جزئی لاینفک از نظام سرمایه داریست با راه حلهای موجود هردو کاندیدا قابل رفع نمیباشد. هردو کاندیدا برای گذار از بحران اقتصادی موجود، مشابه دیگر کشورهای سرمایه داری، راه حل ریاضت اقتصادی و فشار بیشتر به طبقات متوسط و کم درآمد را در دستور کار خود دارند که عملاً راه حلی برای استقرار مجدّد نظام سرمایه داری و اصالت سرمایه میباشد. درنتیجه از نقطه نظر اقتصادی سیاست هردو کاندیدا تا حد زیادی منطبق برهم بوده و این نمیتواند علی رغم خواست عمومی جامعۀ امریکا مرتفع گردد. از سویی با توجه به سیستم انتخاباتی در امریکا، که عملاً یک سیستم توتالیتر دوحزبی میباشد، و عملاً حضور احزاب خلاف جریان، یا کاندیدای مستقلی در انتخابات غیرممکن است، آلترناتیو دیگری را پیش روی مردم، بجز عدم شرکت در انتخابات قرار نمیدهد. یعنی مردم تنها حق انتخاب یک، از دو را دارا میباشند، و این نهایت آزادی مردم در کشوری است که خود را رهبر دموکراسی در جهان میداند!
ولی با توجه به شعارهای رامنی در خصوص افزایش بودجه های نظامی و اقتدارگرایی جهانی و بعبارتی بازگشت به عصر بوش و ریگان، که هزینه های کمرشکنی بر دوش مردم قرار میدهد، چرا که این هزینه ها عملاً از مالیاتهای مردم پرداخت میشود، مردم امریکا را واداشت تا برای بازنگشتن به عصر نئومحافظه کاران(New Conservative) ها و جنگهای بیشتر، و پرهیز از هزینه های کمرشکن جنگ، به میدان بیایند و بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند.
و امّا در خصوص سیاست خارجی امریکا، با توجه باینکه اوباما مجدداً انتخاب شد، شاهد تغییرات اساسی در آن نخواهیم بود؛ بخصوص در مورد خاورمیانه، که کماکان سیاست امریکا در جهت مهار و کانالیزه کردن انقلابهای منطقه، حمایت از اسرائیل و فشار و استهاله جمهوری اسلامی میباشد. در حقیقت دولت امریکا در خصوص رژیم ایران، بدنبال راه حلی برای برقراری مناسبات، و مهار رژیم از طریق فشارهای بین المللی میباشد و هرگز بدنبال سرنگونی این رژیم نیست ، و تنها چیزی که این معادله را برهم خواهد زد، حضور پررنگ مردم انقلابی ایران برای سرنگونی رژیم خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر